آیا متن كتاب انجیل معتبر است؟
نویستده:ایمان رعدی
اعتبار كتاب مقدس را از سه دیدگاه مىتوان بررسى كرد:
1- دیدگاه كلیسا: ساروخاچیكى در كتاب [كتاب مقدس را بهتر بشناسیم، ص 14 ]مىگوید «به اعتقاد مسیحیت كلیسایى كتاب مقدس كتابى است مصون از خطا و كاملاً قابل اعتماد، زیرا به وسیله روحالقدس الهام شده
است... البته بىخطایى فقط شامل نسخههاى اصلى كتاب مقدس است... و ما هیچ یك از نسخههاى
كتاب مقدس را در اختیار نداریم»، (نقل از درآمدى بر تاریخ و كلام مسیحیت، محمدرضا زیبایىنژاد، انتشارات
اشراق). دیگر این كه همه مسیحیان همیشه و همه جا معتقد بوده و هستند كه اناجیل كنونى زندگىنامه و سخنان حضرت عیسى است كه متى و مرقس، لوقا و یوحنا آنها را نوشتهاند. تا آنجا كه تاریخ نشان مىدهد مسیحیان هرگز براى حضرت عیسى (ع) به كتابى قائل نبودهاند و اناجیل را صرفاً بیانگر زندگى و سخنان وى مىدانستهاند. توماس میشل در این باب مىگوید: «پس از نوشته شدن اناجیل یك سنت شفاهى وجود داشت
عیسى به عقیده مسیحیان در حدود سال 30 وفات یافت و كسانى كه از او پیروى كرده وى را شناخته، كارهایش را دیده و سخنانش را شنیده بودند خاطرات خویش از او را در حافظه نگه مىداشتند هنگامى كه مسیحیان
نخستین براى عبادت گرد مىآمدند آن خاطرات نقل مىشد اندك اندك این منقولات شكل مشخصى یافت و بر حجم آنها افزوده شد»، (كلام مسیحى، ص 43 و 44، توماس میشل، ترجمه: حسین توفیقى)
دیدگاه دانشمندان بىطرف: دانشمندان كتاب مقدس را صرفاً نوشتهاى قدیمى مىدانند كه به دست انسانها پدید آمده است و... دانشمندان بىطرف براى عهد عتیق (تورات 2500 سال قدمت قائلند و براى
عهد جدید - اناجیل - تاریخى نزدیك به تاریخ سنتى كلیسا یعنى 1900 سال را معتقدند»، (آشنایى با ادیان بزرگ، ص 136، حسین توفیقى، انتشارات سمت).
دیدگاه مسلمانان: مسلمانان از دیرباز معتقدبودهاند تورات و انجیل كه خدا نازل كرده است دستخوش تحریف قرار گرفته است و مسائلى مانند بشارت حضرت محمد(ص) از آنها حذف شده است. قرآن مجید در دهها آیه به نازل شدن تورات و انجیل (و نه اناجیل) تصریح مىكند.
مسأله تحریف تورات و انجیل در قرآن آمده است:
آیاتى كه براى اثبات تحریف تورات و انجیل مورد استفاده قرار اشاره مىشود:
پس به سزای پیمان شكستنشان لعنتشان كردیم و دلهایشان را سخت گردانیدیم بطوری كه كلمات را از مواضع خود تحریف می كنند و بخشی از آنچه بدان اندرز داده شده بودند به فراموشی سپردند ، و تو همواره بر خیانتی از آنان آگاه می شوی،مگر شماری اندك كه از ایشان كه خیانتكار نیستند،پس از آنان در گذر و چشم پوشی كن كه خدا نیكوكاران را دوست داردسوره مائده15
(ای مومنان)ایا امید دارید كه (یهودیان ومسحیان) به شما ایمان آورند حال انكه گروهی از انان كلام الهی را می شنیدند و پس از انكه ان را در می یافتند اگاهانه دگر گونش می ساختند
سوره بقره 75
اینان احبار و راهبانشان را مسیح بن مریم را به جای خداوند به خدایی گرفتند.حال انكه فرمانی جز این به انان داده نشده است كه خدای یگانه را بپرستید كه خدایی جز او نیست .منزه است از شریكی كه برای او قائل می
شوند
سوره توبه 31
در مطالعه آیات قرآنى و روایات متعدد در مسأله تحریف به چند نتیجه خواهیم رسید: 1- قطعاً برخى مضامین موجود درعهد عتیق مضامینى است كه از كتب اصیل الهى برجا مانده است. بسیارى احكام تورات همان احكامى است كه در تعالیم پیامبر اسلام(ص) هم مشاهده مىشود. مثلاً در آیه 45 سوره مائده به احكامى از تورات
اشاره شده كه در متن كنونى هم موجود است.
2- موارد بسیارى از كتاب مقدس مورد تحریف واقع شده است این تحریف گاه در قالب تحریف لفظى یعنى حذف عبارات و اضافه نمودن برخى مضامین و گاه در قالب تحریف
معنوى یعنى تفسیر غلط آیات كتاب مقدس صورت گرفته است. تعدادى از كتب موجود هم اصلاً مجعول است یعنى نویسندگانى مطالب خود را به عنوان كتاب مقدس و مورد تأیید الهى به مردم ارائه كردهاند.
3- صرفنظر از آیات و روایات در مورد تحریف، با دقت در مضامین مختلف كتاب مقدس به موارد بسیارى از تناقضات واضح و آشكار مىرسیم كه نشانگر وجود دستهاى جاعلینى بوده كه ناشیانه اقدام به این عمل فسادانگیز نمودهاند. اناجیل اربعه و عهد جدید مورد قبول همه مسیحیان است. به دلیل اختلاف انجیل یوحنا با اناجیل سهگانه دیگر - متى، مرقس، لوقا - كه مطلب الوهیت مسیح را با صراحت بیان نموده اما از ذكر امورى چون حكایت میلاد و صعود
مسیح و عشاى ربانى و مسائل دیگر خوددارى نموده، اناجیل سهگانه (مرقس، متى، لوقا) همگون و انجیل چهارم یوحنا را غیرهمگون نام نهادهاند. در قرن هفدهم نسخهاى از انجیل برنابا كشف شد در این انجیل به پیامبر
اسلام بشارت داده است برنابا از مبلغان اولیه مسیحیت است و در كتاب مقدس به عظمت یاد شده است ولكن دلیل محكمى بر این كه انجیل موجود همان انجیل برنابا است اقامه نشده است و نمىتوان به این كتاب استناد جست.
براى آگاهى بیشتر ر.ك: 1- درآمدى بر تاریخ و كلام مسیحیت،محمدرضا زیبایىنژاد 2- آشنایى با ادیان بزرگ،حسین توفیقى
انجیل یگانه و انجیل چهارگانه همچنان که قرآن از انجیل یگانه سخن میگوید، انجیلهای چهارگانه نیز بر یکی بودن انجیل تاکید دارند. نیز بنا به برخی روایات، قرآن بر هفتحرف نازل شده است; انجیل نیز بر چهارگونه و وجه نازل گشته است. پس
حقیقت انجیل یکی است و قرآن بدان اشاره دارد، اما بروز و ظهور کتبی آن در چهار قالب بوده است.
شهادت تورات و انجیل بر نبوت محمد (صلى الله علیه وآله)
قرآن مى گوید:
"الّذین یتّبعون الرسول النبى الامّى الذى یجدونه مكتوباً عندهم فى التوراة و الانجیل"
«سوره اعراف / آیه 157»
تورات و انجیل هایى كه فعلا موجود است، توراة و انجیل نازل بر موسى و عیسى (علیه السلام)نیست،
بلكه در آنها تغییرات و تحریفات زیادى واقع شده، مع ذلك در آنها آیاتى است كه با تحریف بكلى از دلالت بر نبوّت پیامبر ما حضرت محمد (صلى الله علیه وآله) ساقط نشده است، كه برخى از آنها بدینقرار است:
توراة ـ سفر تثنیه، باب 18، آیه 18 :
"نبى را براى ایشان از میان برادران ایشان مثل تو مبعوث خواهم كرد و كلام خود را به دهانش خواهم گذاشت و هر آنچه به او امر فرمایم به ایشان خواهد گفت"
مراد پیامبر ما (صلى الله علیه وآله) است، زیرا او از فرزندان اسماعیل است كه آنها برادران اسراییل هستند.
توراة ـ سفر تثنیه، باب 33، آیه 2 :
"یهود از سینا آمد، و از سعیر بر ایشان طلوع نمود، و از جبل فاران درخشان گردید" مخفى نماند كه جبل (كوه) فاران همان كوه حرّا است كه در نزدیك مكّه است، و در آن وحى بر پیامبر، نازل گردید. به اتفاق مورخین عرب و گروهى از مفسّرین توراة نزول وحى بر موسى (علیه السلام) در سینا و نزول وحى به عیسى (ع) در كوه سعیر و نزول وحى به پیامبر، محمد (صلى الله علیه وآله) در كوه حرّا بوده است.
كتاب حیقوق نبى، باب 3، آیه 3
"خدا از تیمان آمد و قدّوس از جبل فاران سلاء و جلال او آسمان ها را پوشانید و زمین از تسبیح او مملوّ گردید.
توراة، سفر پیدایش، باب 17، آیه 20 و 21
"و اما درخصوص اسماعیل ترا اجابت فرمودم، اینك او را بركت داده بارور گردانم و او را بسیار كثیر گردانم. دوازده رئیس از وى پدید آید و امّتى عظیم از وى بوجود آورم"
كتاب هوشع نبى، باب 9، آیه 5-8
در این آیات به لفظ (محمّد) تصریح شده كه او از یهود جزیه مى گیرد، و از شدت عداوت به او نسبت جنون داده مى شود.
در كتاب "منقول الرضائى" (1) ص 274، عین لفظ عبرانى این آیات را نوشته است. فتوكپى
1- تألیف یكى از قسّیسان معروف یهود در قرن گذشته، كه اسلام اختیار كرده، و كه به زبان عبرى براى ارشاد یهودیان تألیف نموده، بعد به فارسى نیز تحریر شده است.
قطعه اى از آن كه در آن كلمه "محمد" وجود دارد اینست :
آنگاه ترجمه آن را بیان كرده "محمدلكشیام" را، محمد از براى نقره ایشان است، ترجمه كرده است. در این آیات ذكر شده است كه محمد نقره یعنى جزیه از یهود مى گیرد. و به پاداش اعمال ناشایست ذلت به آنها مى رسد.
(همانطور كه در قرآن كریم مى گوید: حتى یعطوا الجزیة عن یدوهم صاغرون)
در این آیات برخى از ویژگى هاى دیگر آن حضرت نیز ذكر شده، از جمله نسبت دیوانگى به آنحضرت است. (همانطور كه در قرآن آمده: یقولون انّه لمجنون)، از جمله اینكه در خانه خدا او را دشمن مى دارند، این نیز از ویژگى هاى پیامبر اسلام است كه در خانه خدا مكّه معظمه مورد ایذاء و آزار قرار گرفت تا اینكه براى كشتن او اجتماع كردند. بناچار شبانه بطور مخفیانه به مدینه هجرت فرمود.
باز در كتاب "منقول الرضائى" گوید: "ربى حییم ویطال" از علماى یهود در كتاب "عصحییم" نوشته است: "این آیه اخبار از پیامبر وعده داده شده محمّد بن عبدالله است"، ولى بعضى از علماى ضالّ و مضلّ "محمدلكشیام" را، خانه آرزومندى براى نقره هاى خود، معنى كرده اند. (در ترجمه فارسى كتاب مقدس یعنى كتب عهد قدیم و عهد جدید چاپ لندن، جمله مذكور، مكانهاى نفیسه نقره ایشان ترجمه شده است: مؤلف) انصافاً كمال اغماض از گفتن حق را حضرات دارند، اگر مراد آن بود صحیح چنین بود كه بگوید "محمدى كشیام" بدون "لام"، و نیز استشهاد كرده بر عدم صحّت ترجمه آنها باینكه سیاق آیه شاهد بر آنست كه مراد از كلمه محمد اسم است نه صفت، پس مراد همین است كه محمد از یهود نقره یعنى جزیه مى گیرد.»(1)
1- پروفسور داوود كه سابقاً داوود بنیامین كلدانى نامیده مى شد، اسقف كلیساى كاتولیك روم در میان فرقه عیسویان كلدانى متحده بود. در كتاب "محمد در توراة و انجیل" كه به انگلیسى نوشته شده و توسط فضل الله نیك آیین به فارسى ترجمه شده است.آیات دیگرى نیز از توراة و انجیل در بشارت به نبوت پیامبر اسلام محمد(صلى الله علیه وآله)ذكر كرده است.
در ترجمه فارسى آن (ص 20-21 ط، نشر نو در تهران) چنین آمده:
كتاب حجّى نبى، فصل 2، آیه 7 :
"خداوند لشگرها مى فرماید كه تمامى ملل (طوائف) را تكان خواهم داد و "حَمِدَه" همه ملتها خواهد آمد، و من این خانه را مملو از جلال خواهم كرد. خداوند لشگرها مى فرماید كه نقره از آن من است و طلااز آن من
است. خداوند لشگرها مى فرماید كه خانه آخرین من از خانه اولین من جلال و عزت عظیم ترى خواهد داشت و خداوند لشگرها مى فرماید. كه در این مكان به شما "شالوم" خواهم بخشید.
آیه فوق را از روى یك نسخه آرامى كتب مقدسه ترجمه كرده ام.
... در اینكه احمد شكل عربى "حَمِدَه" در زبان عبرى است، جاى كوچكترین تردیدى نیست....
در مورد ریشه شناسى و اهمیت و برجستگى كلمات "شالوم" و "شلامه" و اشكال عربى آن یعنى سلام و اسلام نیازى نیست كه خواننده را با بحث هاى مفصل زبان شناسى خسته كنیم. زیرا همه زبان شناسان و كارشناسان زبان هاى سامى مى دانند كه "شالوم" و "اسلام" هر دو از یك ریشه واحد مشتق شده و هر دو به معناى صلح و تسلیم و رضامندى است.
قرابت و رابطه میان دو واژه چهار حرفى "حمده" و "احمد" و شناسایى ریشه hmd كه هر دو كلمه از آن مشتق شده اند، كوچكترین تردیدى باقى نمى گذارد كه موضوع جمله "... وحمده" كسى جز احمد یعنى محمد (صلى الله علیه وآله) نیست.
تذكر: درترجمه فارسى كتاب مقدس چاپ لندن، در این آیه كلمه "حمده" به فضیلت و كلمه "شالوم" به سلامتى ترجمه شده است.
كتاب ارمیانبى، فصل 28، آیه 9
"امّا پیامبرى كه در باره شالوم (اسلام) نبوت كند، هنگامى كه كلامش تحقّق یافت، آنگاه شناخته خواهد شد كه آن پیامبر را فى الحقیقه خدا فرستاده است.
تذكر:درترجمه كتاب مقدس به فارسى چاپ لندن، دراین آیه كلمه "شالوم" به سلامتى ترجمه شده است
و در ص 122:
توراة، دانیال نبى، فصل 7، آیه 27
"ملكوت و فرمانروایى و حشمت مملكتى كه در زیر آسمانهاست به امّت مقدسین خداى متعال داده خواهد شد كه ملكوت اینان جاودانى است و جمیع ممالك آن را خدمت و عبادت و اطاعت خواهند كرد"
و در (ص 52-55):
فصل 49 سفر پیدایش توراة، آیه 10
"عصاى سلطنت از یهودا و شریعت گذارى از میان پاهایش جدا نخواهد شد تا وقتى كه شیلوه بیاید كه همه امت ها پیرو او خواهند شد."
در ص 50 محمد (صلى الله علیه وآله) همان "شیلو" است.
در ص 53، گوید: تا آنجا كه تحقیقات این حقیر نشان مى دهد، كلمه "شیلوه" در تمام نسخ مختلف توراة به همان صورت اصلى حفظ شده و هیچكس معادلى براى آن در ترجمه نیاورده است. تنها استثنا در یك توراة
سریانى بنام "پشیطه" مشاهده مى شود. زیرا در آن توراة "شیلوه" بصورت "آن كس كه همه چیز به او تعلّق دارد" ترجمه شده...
همه مفسران و فقهاءِ، متحدالعقیده اند كه معانى كلمات تمثیلى "عصاى سلطنت" و "شریعت گذار" به ترتیب حكومت و رسالت است.... و در اینجا این سؤال پیش مى آید، این رهبر و شریعت گذار بزرگ كیست؟ مسلّماً
موسى (علیه السلام)نمى تواند باشد. زیرا او خود نخستین سازمان دهنده قبایل دوازده گانه بنى اسراییل است و قبل از او هرگز در قبیله یهوداه پیغمبر و پادشاهى وجود نداشته است و بدون تردید حضرت داود نیست.
زیرا او خود نخستین پادشاه و پیغمبر از ذرّیه یهوداه است.
و آشكارا عیسى (علیه السلام) نمى تواند باشد.... عیسى (علیه السلام) هیچ شریعت مكتوبى از خود باقى نگذارده و هرگز حتى فكر در دست گرفتن قدرت و حكومت را نكرده است.
بعلاوه عیسى هرگز شریعت موسى را نسخ نكرد، بلكه آشكارا اعلام كرد كه براى اجرا وتكمیل آن آمده است.
دومین تفسیر كلمه "شیلوه" نیز از لحاظ محمد (صلى الله علیه وآله) اهمیتى بسزا دارد. زیرا چنانكه فوقاً ذكر كردیم این كلمه مى تواند به معنى "آرام، صلح آمیز و امین و مورد اعتماد" باشد. در زمان آرامى این كلمه بصورت "شبلیا" نوشته مى شود و از همان ریشه سامى "شله" مشتق مى شود.
انجیل یوحنا (1) باب 15، آیه 26، ترجمه فارسى، چاپ نشر انجمن پخش كتب مقدّسه، لیكن چون تسلى دهنده (بجاى كلمه فارقلیط در اصل انجیل یونانى) كه او را از جانب پدر نزد شما مى فرستم آید، روح راستى كه از پدر صادر مى گردد، او بر من شهادت خواهد داد.
انجیل یوحنّا، باب 14، آیه 16، ترجمه فارسى، چاپ مذكور و من از پدر سؤال مى كنم، تسلّى دهنده (بجاى كلمه فارقلیط در اصل انجیل یونانى) دیگر به شما عطا خواهد كرد تا همیشه با شما باشد.
انجیل یوحنّا، باب 16، آیه 7-15 ترجمه فارسى، چاپ مذكور
ومن به شما راست مى گویم كه رفتن من براى شما مفید است. زیرا اگر نروم تسلّى دهنده