فلسفه عبادت خداوند چیست؟
عبادات هدف و فلسفهاى دارند كه اگر انسان به آن بىتوجه باشد نصیبى از آن نمىبرد. اگر انسان شرایط باطنى عبادات را رعایت نكند، بهره لازم از عبادت را نخواهد برد. كسانى كه رنج و مشقت عبادت را بر خود هموار، اما از روح عبادت غافلند. عبادات آنها به جاى این كه در روحشان خشوع و خضوع و كمالات دیگر را به وجود آورد، عجب و غرور و رذایل دیگر را ایجاد مىكند. چنین عبادتى قطعاً جز خستگى نتیجهاى ندارد، اما نباید این نكته كسى را از انجام عبادت باز دارد و نا امید كند بلكه فقط هشدارى است كه انسان مراقب باشد عبادتش داراى باطن باشد و روح عبادت را دریابد و عبادتش همراه با خشوع و حضور قلب باشد. تا از آن بهره برده و مصداق این آیه قرار گیرد: اَلَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ [1]
فلسفه عبادات را تنها در پرتو بینش توحیدى اسلام، مىتوان دریافت كرد.
بدیهى است تا زمانى كه ابعاد مختلف این بینش، به درستى شناخته نشود، جایگاه عبادات و هم چنین دیگر برنامههاى عملى آن، روشن نخواهد شد. در بینش اسلام و ادیان توحیدى، انسان و مجموعه هستى، آفریدههاى خداوند و در مسیر حركت به سوى او و معرفت مبدأ خویشند. در این دیدگاه، هیچ غایتى جز معرفت خداوند براى انسان متصوّر نیست و كمال انسان، تنها در این محدوده رقم مىخورد و تمامى جاذبههاى دیگر، جملگى براى به حركت درآوردن آدمى و فراخوان وى به معرفت خداوند هستند. در این مسیر است كه «عبادت» جایگاه خود را پیدا مىكند آن هم به صورت عبادتى موزون و حساب شده كه باید به صورت خاصى به جاى آورده شود. بدون این عبادت، سرّ حیات بىرنگ خواهد شد و انسان در بیغوله جاذبههاى دیگر، راه اصلى را به فراموشى خواهد سپرد. مثلاً نمازهاى پنج گانه در تمامى عمر، همانند تابلوها و چراغهایى است كه در مسیرى سخت، طولانى و پرحادثه، انسان را به تبعیت از خود فرا مىخواند تا او را از پرتگاههاى سقوط و گزند حوادث سنگین، باز دارد. بدون نماز، آدمى در مسیر زندگى، گوهر عبودیت خویش را در برابر ذات لایزال احدیت به فراموشى خواهد سپرد و در نتیجه از كمال خویش باز خواهد ماند. از همین رو، تمامى پیامبران الهى و كتابهاى آسمانى، آدمى را به نماز دعوت كردهاند. آنچه گفته شد، تنها اشارهاى كوتاه به فلسفه فردى نماز بود و نماز و دیگرعبادات، از جهات مختلف اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و داراى حكمتهاى عمیقى است.
------------------------------------------
براى آگاهى بیشتر ر. ك: حكمت عبادات، آیتاللَّهجوادى آملى.
پىنوشتها
[1]. (مؤمنون، آیه 2)
منبع:http://www.ahkam.mihanblog.com/post/...1388/11/page/2
1ـ عظمت خدا
انسان وقتي خود را در برابر عظمت و جلال خدايي ميبيند، نا خود آگاه در برابر او احساس خضوع و فرو تني ميكند. آن سان كه در برابر يك دانشمند و شخصيت مهم، انسان خويشتن را كوچك و ناچيز شمرده، او را تعظيم و تكريم ميكند.2ـ احساس فقر و وابستگي
طبيعت انسان چنين است كه وقتي خود را نيازمند و وابسته به كسي ديد، در برابرش خضوع ميكند.3ـ توجّه به نعمتها
انسان، همواره در برابر برخورداري از نعمتها، زبان ستايش و بندگي دارد. ياد آوري نعمتهاي بيشمار خداوند، ميتواند قويترين انگيزه براي توجه به خدا و عبادت او باشد. در مناجاتهاي امامان معصوم، معمولاً ابتدا نعمتهاي خداوند، حتي قبل از تولّد انسان، به ياد آورده ميشود و از اين راه، محبت انسان به خدا را زنده ميسازد آنگاه در خواست نياز از او ميكند. خداوند هم ميفرمايد:4ـ فطرت
پرستش، جزئي از وجود و كشش فطري انسان است. اين روح پرستش، كه در انسان فطري است، گاهي در مسير صحيح قرار گرفته و انسان به «خدا پرستي» ميرسد، و گاهي انسان در سايه جهل يا انحراف، به پرستش سنگ و چوب و خورشيد و گاو و پول و ماشين و همسر و پرستش طاغوتها كشيده ميشود.فلسفه عبادات
احكام و برنامههاي عبادي اسلام، همه حكمت و فلسفه دارد:امّا قرآن:
دربارهي نماز ميگويد: نماز، انسان را از فحشاء و منكر باز ميدارد.[7]امّا حديث:
از ميان انبوه احاديث دربارهي اين موضوع، تنها به چند جمله از يكي از سخنان امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ در نهج البلاغه اشاره ميكنيم:[15]پی نوشت:
[1] . ذاريات/56.
[2] . نحل/36.
[3] . زمر/7.
[4] . قريش/3ـ4.
[5] . نهج البلاغه، خطبه 147.
[6] . مانند: علل الشرايع از صدوق و دهها كتاب دربارهي اسرار نماز و حج و... .
[7] . «ان الصلوة تنهي عن الفحشاء و المنكر» عنكبوت/45.
[8] . «اقم الصلوة لذكري» طه/14.
[9] . «الا بذكر الله تطمئن القلوب» رعد/28.
[10] . «لعلكم تتّقون» بقره/183.
[11] . «لشهدوا منافع لهم» حج/28.
[12] . «خذ من اموالهم صدقة تطهرهم» توبه/103.
[13] . «يريد الشيطان ان يوقع بينكم العداوة و البغضاء و يصدّكم عن ذكر الله» مائده/91.
[14] . «ولكم في القصاص حياة...» بقره/179.
[15] . نهج البلاغه، صبحي صالح، حكمت 252، فيض الاسلام، حكمت 244.
|