در این روز امام حسین (ع) و یارانش در واقعه کربلا در جنگ با لشکر یزید به شهادت رسیدند و مسلمانان در آن روز سوگواری میکنند.
سابقهٔ سوگواری و برپایی عزاداری برای حسین بن علی (ع) به اولین روزهای بعد از عاشورا، در محرم سال ۶۱ هجری میرسد.
اولین مراسم سوگواری را حضرت زینب (س) در مسجد کوفه بر امام حسین (ع) برگزار کرد. قبل از آن در کنار اجساد شهدا در کربلا برگزار شد.
روز دهم محرم، روز شهادت سالار شهیدان و فرزندان و اصحاب او در کربلا است. عاشورا در تاریخ جاهلیت عرب، از روزهای عید رسمی و ملی بوده و در آن روزگار، در چنین روزی روزه میگرفتند، روز جشن ملی مفاخره و شادمانی بوده است و در چنین روزی لباسهای فاخر می پوشیدند و چراغانی و خضاب میکردند.
در جاهلیت، این روز را روزه میگرفتند. در اسلام، با تشریع روزه رمضان، آن روزه نسخ شد.
در فرهنگ شیعی، به خاطر واقعه شهادت امام حسین (ع) در این روز، عظیم ترین روز سوگواری و ماتم به حساب میآید که بزرگترین فاجعه و ستم در مورد خاندان پیامبر (ص) انجام گرفته و دشمنان اسلام و اهل بیت (ع) این روز را خجسته شمرده به شادی میپرداختند، اما پیروان خاندان رسالت، به سوگ و عزا مینشینند و بر کشتگان این روز میگریند.
امامان شیعه، یاد این روز را زنده میداشتند، مجلس برپا میکردند، بر حسین بن علی(ع) می گریستند، آن حضرت را زیارت میکردند و به زیارت او تشویق و امر می کردند و روز اندوهشان بود.
از جمله آداب این روز، ترک لذتها، دنبال کار نرفتن، پرداختن به سوگواری و گریه، تا ظهر چیزی نخوردن و نیاشامیدن، چیزی برای خانه ذخیره نکردن، حالت صاحبان عزا و ماتم داشتن و ... است.
در دوران سلطه امویان و عباسیان، شرایط اجتماعی اجازه مراسم رسمی و گسترده در سوگ اباعبدالله الحسین (ع) را نمیداد، اما هرجا که شیعیان قدرت و فرصتی یافته اند سوگواری پرشور و دامنه داری در ایام عاشورا به راه انداختهاند.
از قرنها پیش عاشورا به عنوان تجلی روز درگیری حق و باطل و روز فداکاری و جانبازی در راه دین و عقیده، شناخته شده است.
حسین بن علی(ع) در این روز، با یارانی اندک ولی با ایمان و صلابت و عزتی بزرگ و شکوهمند با سپاه سنگدل و بیدین حکومت ستم یزدی به مقابله برخاست و کربلا را به صحنه همیشه زنده عشق خدایی و آزادگی و حریت مبدل ساخت.
عاشورا گرچه یک روز بود، اما دامنه تاثیر آن تا ابدیت کشیده شد و چنان در عمق وجدانها و دلها اثر گذاشته که همه ساله دهه محرم و بویژه عاشورا، اوج عشق و اخلاص نسبت به معلم حریت و اسوه جهاد و شهادت، حسین بن علی(ع) می گردد و همه، حتی غیر شعیه، در مقابل عظمت روح آن آزادمردان تعظیم میکنند.
امام حسین(ع) که به دعوت اهل کوفه از مکه عازم این شهر بود تا به شیعیان انقلابی بپیوندد و رهبری آنان را به عهده گیرد، پیش از رسیدن به کوفه، در کربلا به محاصره نیروهای ابن زیاد در آمد و چون حاضر نشد ذلت تسلیم و بیعت با حکومت غاصب و ظالم یزیدی را بپذیرد، سپاه کوفه با او جنگیدند.
حسین و یارانش روز عاشورا لب تشنه با رشادتی شگفت تا آخرین نفر جنگیدند و به شهادت رسیدند و بازماندگان این قافله نور، به اسارت نیروهای ظلمت درآمده به کوفه برده شدند. هفتاد و دو تن یاران شهید او، بزرگترین حماسه بشری را آفریدند و یاد خویش را در دل تاریخ و وجدان بشرهای فضیلت خواه، ابدی ساختند.
عاشورا در مقایسه با بسیاری از رخدادهای دیگر، حجم کمی از وقایع را به خود اختصاص داده و آغاز و انجام آن، در برهه ای کوتاه اتفاق افتاده است. اما یکی از حوادثی است که در طول تاریخ خویش، بیشترین توجه را به خود جلب کرده و علاوه بر نقش گسترده وتاثیر عمیق اجتماعی تاریخی خود، به صورت فرهنگی ویژه با ساختاری منحصر به فرد در آمده است.
منبع:همشهری آنلاین
عاشورا و فضائل اهل بيت(عليهم السلام) بسيار مهم است، زيرا بوسيله عاشورا بود كه انقلاب ما به پيروزى رسيد و موجوديت مان را در طول تاريخ حفظ كرديم و اين عاشورا بود كه باعث پيوند ميان نسل ها شد. بنابراين به همان اندازه كه اين مسأله اهميت دارد، آسيب هايى كه ممكن است به آن برسد، نيز مهم است، به همين دليل دشمنان سعى دارند كه از هر طرف به آن ضربه وارد كنند.
حضرت آية الله العظمى مكارم شيرازى در اين ديدار ضمن ابراز خوشحالى نسبت به توجه كانون مداحان نسبت به مسائل دينى، سياسى و اجتماعى فرمودند: لازم مى دانم چند نكته را تذكر دهم:
از اينكه مسائل مربوط به مدّاحى را از نظر دينى سازماندهى كرده ايد، تشكر مى كنم ولى اين كار بايد زودتر انجام مى شد كه متأسفانه ضايعات زيادى را متحمل شديم و اين كار بايد با تدبير، انديشه و بدون شتاب زدگى و همراه با متانت انجام گيرد.
ايشان ضمن اشاره به اينكه هر چيزى كه مهمتر باشد، آسيب و مشكلاتش نيز بيشتر است، افزودند: عاشورا و فضائل اهل بيت(عليهم السلام) بسيار مهم است، زيرا بوسيله عاشورا بود كه انقلاب ما به پيروزى رسيد و موجوديت مان را در طول تاريخ حفظ كرديم و اين عاشورا بود كه باعث پيوند ميان نسل ها شد. بنابراين به همان اندازه كه اين مسأله اهميت دارد، آسيب هايى كه ممكن است به آن برسد، نيز مهم است، به همين دليل دشمنان سعى دارند كه از هر طرف به آن ضربه وارد كنند.
معظم له در ادامه افزودند: من تصور مى كنم آفاتى كه اين مسأله مهم را تهديد مى كند چند آفت عمده و مهم است:
1. خطر تهاجم فرهنگى غرب، آنان سعى دارند فرهنگ مورد نظر خودشان را كه مخالف فرهنگ ما است، بر ما تحميل كنند آنها معتقدند بايد باب هر سليقه اى هر چند انحرافى باشد چيزى تهيه كنيم ولى ما يك رسالت داريم كه بايد سليقه ها را اصلاح و افكار را هدايت كنيم. بايد پيش آهنگ خواسته هاى فرهنگى جامعه باشيم و جامعه را رهبرى و هدايت و به سوى صراط مستقيم دعوت كنيم، نه دنباله رو خطاها و سليقه هاى منحرف باشيم. اگر بر اشعار و مداحى هاى ما فرهنگ غربى حاكم گردد، مصيبت است. بايد كارى كرد كه همه شعرا و مداحان ما باور كنند كه چه رسالتى دارند و به دنبال چه هستند و آنچه ما را به دستيابى به اين اهداف كمك مى كند، چه مى باشند.
2. مشكل دوم، پائين بودن سطح آگاهى ها، تحصيلات و اطلاعات بعضى از مداحان است كه حادثه عظيم عاشورا و قيام امام حسين(عليه السلام) را با افكار پايين خود مى سنجند و ملاحظه مى كنند. مثلا يكى از شاعران خطاب به امام حسين(عليه السلام) مى گويد: «يقين دارم در دل آرزويى به جز دامادى اكبر ندارى!!» كه اين برگرفته از افكار پايين خود شاعر است كه آخرين آرزويش دامادى فرزندش مى باشد و اين يكى از آسيب هاى خطرناك است. براى نجات از اين وضع بايد پيشكسوتان مداح به مداحان ديگر آموزش دهند و آنها را هدايت كنند تا سطح معلوماتشان افزايش يابد.
3. خطر سوم خطر نفوذ دشمنان ولو به چند واسطه است كه مى خواهند مداحان ما را به اهداف نادرستى ببرند و ارزش قيام امام حسين(عليه السلام) را پايين بياورند. اشعارى كه اين روزها از گوشه و كنار به گوش مى رسد واقعاً وحشتناك است. اين اشعار بر گرفته از افكار و القائات دشمنان است و بايد مراقب آنها بود. گرچه وسواس چيز بدى است اما در اينجا وسواس چيز خوبى است بايد با وسواس اين مسائل را تعقيب كرد تا دشمن در آن رسوخ نكند.
4. خطر چهارم نفوذ مسائل خرافى در مداحى ها است كه گاهاً از طريق خواب ديدن ها و شايعات رسوخ مى كند. بايد كارى كرد كه رسانه ها به خصوص رسانه ملى هماهنگ شود و آنها هم از خرافات پيراسته شود.
5. خطر پنجم در نحوه عزادارى ها است. گاهى مجالس همه چيزش درست است اما نحوه عزادارى ها در شأن ائمه(عليهم السلام) نيست در عين حالى كه آميخته با حرام هم نيست. مثلا برهنه شدن كه اگر در برابر زنان نباشد و برخى مواقع گريه هايى با صدا و نعره هاى ناموزون انجام مى شود كه ما چنين حالاتى را در ائمه(عليهم السلام) سراغ نداريم. اين گريه ها بايد محترمانه و مؤدبانه و حساب شده باشد. بايد كارى كنيم كه احترام مجالس امام حسين(عليه السلام) حفظ شود و بهترين راه هم اين است كه ببينيم ائمه(عليهم السلام)چگونه عزادارى مى كردند و بايد دنباله رو همان راه باشيم. درمان ها را بايد پيدا كرد و اين جز از طريق سازماندهى و اطلاع رسانى امكان پذير نخواهد بود.
منبع:http://zakereashoray.blogfa.com