به گزارش اروم نیوز؛ وبلاگ(ادامه راه شهدا)نوشت: روايت خواندني رفتار بسيجي گونه شهيد مهدي باكري در ذيل عنوان مي شود: آقاي مهدي من را به عنوان مسوول تداركات لشكر انتخاب كرده بود. انباردارمان آمد و به من گفت:\"يك بسيجي اينجاست كه اندازه ده نفر كار مي كند، هيچي هم نمي خواهد؛ نه مرخصي، نه تشويقي. اگر مي شود اين نيرو را بدهيد به من.\" گفتم:\"اين نيرو كه تو مي گويي كيست؟\" گفت:\"الان دارد گوني خالي مي كند. به جاي يكي هم دوتا دوتا گوني مي برد توي انبار.\" گفتم:\"برويم ببينيمش.\" انباردار گفت:\"آنجاست، او را مي گويم.\" فاصله كمي زياد بود و او هم مشغول كار كردن. جلوتر رفتيم. هنوز به آنها نرسيده بوديم كه ديدم كسي را كه از او تعريف و تمجيد مي كند، آقا مهدي است. همين كه من او را ديدم، او هم من را ديد و بلافاصله با اشاره چشم و ابرو به من فهماند كه چيزي نگويم. جلوتر كه رفتيم، گفت:\"هيچي نگو، بگذار كارم را انجام بدهم.\" اما من اصلا توي حال خودم نبودم، با اين حال حرفي نزدم؛ تا اينكه بار تمام شد. ديگر طاقتم تمام شده بود، رفتم به انبار دار گفتم:\"هيچ مي داني اين بسيجي كه به كار گرفتي كيست؟\" گفت:\" نه، كيه مگر؟ گفتم:\"او آقا مهدي فرمانده لشكر است.\" انباردار از خجالت آب شده بود. دوست داشت زمين دهان باز كند و او را ببلعد. رفت سراغ آقا مهدي و از او عذر خواهي كرد و مي خواست دستش را ببوسد كه آقا مهدي اجازه نداد و گفت:\"شما من را وادار نكرديد، من وظيفه خودم مي دانستم كه به شما كمك كنم. اصلا خودت را ناراحت نكن. بعد به من گفت:\"مرد حسابي چي مي شد حالا دندان روي جگر مي گذاشتي و حرف نمي زدي؟\" منبع:راوی نیوز
خبرگزاری فارس: عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) سرمایهگذاری دشمن را در ضربه زدن به تمدن اسلامی یک امر بارز و روشن برشمرد.
به گزارش خبرگزاری فارس از ملایر حجتالاسلام صفر الهیراد در چهارمین همایش ملی ناتوی فرهنگی در دانشگاه ملایر با اشاره به مسئله مهم و جدی تمدن اسلامی اظهار داشت: امروزه این مسئله به عنوان یک دغدغه جدی است که مقام معظم رهبری نیز به این امر توجه ویژه دارند.
وی به شبیخون و تهاجم فرهنگی دشمن در عصر حاضر اشاره کرد و افزود: دشمن در این راستا برای ضربه زدن به اصل تمدن اسلامی سرمایهگذاریهای بزرگی کرده و مسیری را که دشمن انتخاب کرده در ضربه زدن به اصل اسلامیت است.
استاد حوزه و دانشگاه تمدن اسلامی را بزرگترین رقیب تمدن غرب برشمرد و گفت: ما در یک جنگ جهانی عظیمی قرار داریم که جنگ بین جهان بینی اسلامی در مقابل جهان بینی غرب است و وظیفه ما در این میان شناخت آسیبهای این جهانبینی نسبت به اسلام است.
وی شناخت درست اسلام در مقابل غرب را از راههای شناخت غرب برشمرد و ابراز داشت: مشکل امروز ما سطحینگری از فهم اسلام و دین است و اگر بخواهیم حرفی در مقابل جهانبینی غربی داشته باشیم راهش شناخت درست جهانبینی اسلامی است.
الهیراد با بیان این که امروز در جامعه اسلامی جلوههای تمدن غرب در لایههای اجتماعی جامعه مشاهده میشود، تصریح کرد: منظور از تمدن غرب کشور و یا قاره خاصی نیست بلکه آنچه مد نظر است اندیشه غربی است.
وی افزود: اندیشه غربی به دنبال تضعیف مبانی اسلام است و ما از بنیانهایی که موجب سیاستهای ترویج سکولار در مبانی اسلامی شده غفلت کردهایم و متأسفانه برخی از آن مبانی سکولار امروز به اسم اسلام در جامعه نهادینه شده است.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با اشاره به سخن رهبر کبیر انقلاب در اعلام زنگ خطر افرادی که در لباس اسلام و به نام اسلام مبانی غرب را به مردم دیکته میکنند، گفت: مفهوم سکولار جان مایه تمدن مدرن است و سکولاریسم واقعی به دنبال دنیوی کردن و بشری کردن دین است.
وی اظهار داشت: فرهنگ و اندیشه غربی در صدد زمینی کردن دین و تفسیر آن به نفع خود و خواستههای خود است و دشمن با ناتوی فرهنگی برای ضربه زدن به علوم انسانی از هیچ تلاشی دریغ نکرده و این عین استکبار و ظلم در حق ملت ما بوده است.
الهیراد به ویژگیها و مؤلفههای جدی اندیشه غربی اشاره کرد و افزود: عقل گرایی، فردگرایی، تجربهگرایی و تقدسزدایی از مهمترین این مؤلفههاست.
وی با اشاره به اینکه خیانتهای افراد غربزده و به اصطلاح روشنفکر در کشورمان سیری تاریخی دارد و به قرون گذشته بر میگردد، خاطرنشان کرد: عدهای به غرب رفته و پس از برگشت به کشور شعار غربی و روشنفکری را مطرح کردند که بزرگترین خائنان به اسلام و ایران بودند و جلوی تمدن و پیشرفت ملت را با تقلید گرفتند.
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: اما بعد از گذشت این استضعاف، به برکت جمهوری اسلامی ایران و با نه گفتن ملت به آمریکا یک بار دیگر ملت این خودباوری را به دست آورد که تمدنی که تولید خودمان باشد جای پیشرفت دارد و تمدنی که وابسته به غرب است هرگز به پیشرفت نخواهد رسید.
وی ابراز داشت: متاسفانه بعد از انقلاب نیز عدهای که علم روشنفکری را به پا کرده و مبانی اسلامی را آلوده به مبانی غربی کردهاند که امروز هم وجود دارند.
الهیراد یکی از عناصر ناتوی فرهنگی در کشور را ترجمه کتابهای غربی که سنخیتی با اسلام ندارد، عنوان کرد و گفت: این ترجمهها در حوزه هستی شناسی، جهان بدون خدا را معنی کرده و آن را به جوانان نهادینه میکند.
وی ورود تمدن غرب در حوزه هستیشناسی، معرفتشناسی، روانشناختی و انسان شناختی را از عوامل ناتوی فرهنگی عنوان کرد و افزود: دشمن در این حوزهها وارد شده و ارزشها را به سمت و سوی تمدن غرب تغییر داده است.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: از نظر تمدن غربی آزادی به معنای شهوت و تفسیر انسان همراه با حیوانیت و امیال و غرایزی است و اسلام در مقابل این تمدن آزادی انسان را در قید خدا بودن و رسیدن به کمال میداند.
وی راههای رسیدن به تمدن اسلامی را احساس نیاز به الگوهای اسلامی ایرانی برشمرد و گفت: داشتن الگویی با این مضمون به تولید فکر اسلامی میانجامد.
الهیراد خطاب به دانشجویان بیان داشت: شما باید برای تقویت بنیانهای فکری خود و جامعه تلاش کنید و دانشگاهها را اسلامی کرده و اگر علوم ما اسلامی شود جنبش نرم افزاری ما نیز اسلامی خواهد شد.وی برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی را یکی از موارد مهم در حرکت به تمدن اسلامی برشمرد و افزود: علوم انسانی ما نیز بر این مبنا باید حرکت کند.
وی در پایان با اشاره به اینکه برای رسیدن به کمال و پیشرفت اسلامی باید علوم اسلامی و مبانی آن را جدی بگیریم، خاطرنشان کرد: در این راستا کارهای زیادی انجام شده است که نیاز به زمان دارد تا آثار مثبت آن در جامعه مشاهده شود
منبع:خبرگزاری فارس
حضرت آیت الله سبحانی به پرسشی درباره ازدواج فرزندان آدم پاسخ داده اند. متن پرسش و پاسخ به این شرح است:
ازدواج فرزندان آدم و حوا چگونه صورت گرفته است؟!، در حالى كه همگى خواهر و برادر بودند؟!
پاسخ: در این مورد در روایات و سخنان دانشمندان پاسخهایى به آن داده شده كه در اینجا ـ بدون گزینش ـ مطرح مى كنیم:
1. ازدواج آنها با خودشان انجام گرفته و مجوز آن، ضرورت آغاز آفرینش و نبودن همسرى دیگر بوده است.
2. خداوند براى هر یك از پسران و دختران، زوجى از فرشتگان آفرید، و اولاد آنها با یكدیگر به صورت پسر عمو و دختر عمو درآمدند و تكثیر نسل صورت گرفت.
3. آنها با نسل هاى باقى مانده از انسانهاى پیشین ازدواج كرده اند. درست است كه شجره انسان كنونى به آدم ابو البشر مى رسد، ولى آدم، نخستین انسانى نیست كه بر این پهنه گام نهاده، بلكه پیش از او انسانهایى در روى زمین زندگى مى كرده و منقرض شده اند [1]; چیزى كه هست، بقایایى از آنها در روى زمین وجود داشت كه به تكثیر نسل كمك كرد.
چون مسأله مربوط به ما قبل تاریخ مى باشد اظهار نظر قطعى در باره ى آن بسیار مشكل است.
منبع:بولتون نیوز